سهم ما از کن شصتم البته صفر مطلق هم نیست، نیکی کریمی داور بخش فیلمهای کوتاه است و قرار است فیلمی سهدقیقهای از کیارستمی در کن به نمایش در آید.
ضمن این که دو فیلمساز ایرانی با ساختههایشان در مهمترین فستیوال سینمایی کن حاضرند. منتها این فیلمها هیچ ارتباطی به سینمای ایران ندارند و به عنوان محصولی از کشورهای دیگر به کن آمدهاند.
حضور نیکی کریمی در جمع داوران فیلم کوتاه و نمایش کاری سهدقیقهای از کیارستمی را هم نمیتوان سهم پررنگی از سینمای ایران دانست. بخصوص اگر به این نکته توجه کنیم که در سالهای پیش معمولاً فیلمی را در بخش مسابقه داشتیم و کمتر سالی بود که فیلمهای ایرانی در کن مورد توجه قرار نگیرند و جایزه به دست نیاورند.
چنانچه سینمای ایران برنده نخل طلا، جایزه ویژه منتقدان و دوربین طلایی شده است. افتخاراتی که حالا کمی دور از دسترس به نظر میرسند. زنگ خطر هم از چند سال پیش به صدا در آمده بود. از همان زمانی که تارانتینو به عنوان رئیس هیأت داوران، فیلمهای ایرانی را ملالآور و فاقد جذابیت خواند.
پارسال وقتی مشخص شد که سینمای ایران راهی به کن نیافته، خیلیها به واکنشهای احساسی رو آوردند. یادمان هست که عدهای از سینماگران از تحریم جشنواره کن گفتند و این که مدیران این فستیوال به فیلمسازان ایرانی توهین کردند؛ امسال اما به نظر میرسد که دیگر غیبت در کن برای کسی شوک محسوب نمیشود و به همین خاطر دیگر کسی نمیگوید باید کن را تحریم کنیم.
این واقعبینی میتواند این حسن را داشته باشد که به جای فرافکنی، مشکل را در درون خودمان جستوجو کنیم. حالا گفته میشود که سطح فیلمهای متقاضی حضور در کن بالا بوده و گزینههای سینمای ایران در رقابتی دشوار، کنار رفتهاند. حالا این قدر واقعبین شدهایم که خودمان را به حضور مؤثر در بازار فیلم کن دلخوش کنیم.
هر چند عدهای اساساً از راه نیافتن سینمای ایران به کن خوشحالند. کسانی که میانهای با سینمای جشنوارهای و هنری ایران ندارند و به اعتقادشان کارگردانان، بدون فکر کردن به فستیوالها، میتوانند فیلمهای بهتری بسازند.
نباید برای سلیقه خارجی فیلم ساخت
عدهای از صاحبنظران معتقدند که سینمای ایران نباید اعتنایی به خواست جشنوارههای خارجی داشته باشد.کسانی که آفت سینمای ایران را دل بستن به فستیوالهای بینالمللی میدانند و اعتقاد دارند نباید بر اساس سلیقه خارجی فیلم ساخت .
محمود گبرلو در این رابطه معتقد است عدم پذیرش فیلمهای ایرانی در جشنواره کن هشداری برای سینماگران ایران است. وی میگوید: این اتفاق هشداری است به سینماگران ایرانی که تا این حد گرفتار و مجذوب جشنوارههای خارجی نباشند.
جشنوارههای خارجی یا براساس سلایق یا سیاستهایشان فعالیت میکنند و اگر ناخودآگاه بخواهیم خودمان را در اختیار آنها قرار بدهیم ما را به بازی میگیرند و سالهای سال گرفتار هیاهو و جو تبلیغاتی آنها میشویم.
گبرلو سینمای ایران را در ارتباط با مخاطب داخلی ناتوان قلمداد کرده و میگوید: سالهاست که سینمای ایران را گرفتار جشنوارههای خارجی کردند و به همین دلیل نتوانستیم با تماشاگران داخلی ارتباط برقرار کنیم و حتی نتوانستیم حرفهای روز جامعه خودمان را با مخاطبان خودمان در میان بگذاریم.
سینمای ما تا این حد به این آفت گرفتار شده که حتی فیلمسازان جوان هم برای اینکه وارد عرصه حرفهای شوند فیلمشان را زیرنویس انگلیسی میکنند به این امید که بتوانند در یک جشنواره خارجی شرکت کنند. این روند یک آفت برای سینمای ایران در سالهای گذشته بود که متأسفانه آسیب جدی به جریان سالم سینمای ایران زد.
این منتقد سینما با اشاره به عدم پذیرش فیلمهای ایرانی در جشنواره کن میگوید: خوشبختانه جشنواره کن به دلایل متعدد از ایران فاصله گرفته و دیگر مایل نیست فیلمهای ایرانی را انتخاب کند.
در صورتی که من فکر میکنم سینمای ایران روز به روز گامهای قویتر و بیشتری را به لحاظ تکنیک و محتوا برمیدارد و حرفهای جدیدتری بیان میکند و این اتفاق دلیل بر این نیست که ما ضعف داریم و نتوانستیم حرف جدید و تکنیک جدید داشته باشیم؛ بلکه آنها هستند که دیگر نسبت به ما رغبتی ندارند. یک بخش این اتفاق دلایل سیاسی است.
معتقدم جشنواره کن نگاه سیاسی به ایران دارد و اگر احساس کند که نیاز دارد فضای تیره و تاریک از ایران به نمایش دربیاید یا به جهانیان معرفی کند، به سمت سینماگران ایرانی میآید و آنها را تشویق به حضور میکند. اما الان شاید در سیاستهایشان این باشد که نخواهند ایران را مطرح کنند.
فکر میکنم این اتفاق بیارتباط با فضای روز جامعه ایران نیست. سیاسیون جهان به این نتیجه رسیدند که معرفی ایران به اندازه کافی تبلیغ برای فضای سیاسی ایران هست، بنابراین به نوعی به این نتیجه رسیدند که ایران را از حضور جهانی حذف کنند، که یکی از حضورهای جهانی جشنواره است.
سیاسیون جهان از طریق ابزار سینما میخواهند ایران را کشوری عقبمانده نشان دهند. آنها اگر بخواهند ایران امروز را نشان بدهند طبیعتا باید به تکنولوژی، اندیشهها و دانش جدید ایرانیان هم توجه کنند و این برایشان آسیبپذیر است. به همین دلیل بسیار ظریف و غیرمستقیم به حذف ایران در جشنوارههای جهانی اقدام کردند.
گبرلو با تاکید بر اهمیت نوآوری و خلاقیت در سینما میگوید: هر جشنوارهای بر اساس سلایق خودش در یک مقطعی از یک نوع خلاقیتها و ابتکارات استقبال میکند ولی سال بعد نباید این انتظار را داشته باشیم که دوباره از همانها استقبال کنند. شاید فضای جدید سینمای دیگری در سطح جهان به وجود بیاید تا بتواند جذابیتهای لازم را برای آن جشنواره داشته باشد.
ما نباید وابسته به جشنوارههای خارجی باشیم؛ چه دلیلی دارد که ما انتظار داشته باشیم جشنوارههای خارجی ما را بپذیرد. ما باید به ارتباط با مخاطب خودمان فکر کنیم و به مسائل خودمان بپردازیم. اگر آنها مایلند به سمت ما بیایند و از ما دعوت کنند.
من حضور در بازارهای جهان را نفی نمیکنم. ما بدون استثناء بحث بازار و جشنوارههای جهانی را باید جدا کنیم. در بازارهای جهانی باید با تمام وجود حضور داشته باشیم. اگر ما معتقدیم حرفی برای گفتن داریم و کالایی ارزشمند داریم با تمام وجود باید برنامهریزی کنیم.
بازار کن را از دست ندهیم
امیر اسفندیاری مدیر امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی نیز معتقد است: با توجه به حضور بیشتر دستاندرکاران حرفهای سینمای جهان در کن، سعی میکنیم برای بازگشت دوباره به عرصه جشنوارههای خارجی، این فرصت مناسب را به سادگی از دست ندهیم.
امسال سعی شده تا فضایی گستردهتر برای حضور و مشارکت جدی مؤسسات و شرکتهای مرتبط با امر فروش و پخش فیلمهای سینمایی ایران، ایجاد شود که خوشبختانه این امر به خوبی تحقق یافت و در فضای گستردهتر جدید شاهد فعالیت هفت موسسه در زیر چتر سینمای ایران خواهیم بود.
اسفندیاری تلاش برای عرضه آثار سینمای ایران به بهترین شکل در جشنواره کن و ایجاد فضایی برای ارتباط متعامل و متقابل عوامل حرفهای سینمای کشور با هنرمندان و متخصصان جهانی در عرصه پخش فیلم را از اولویتهای کاری چتر سینمای کشور عنوان کرده و میگوید: با توجه به نتایج مطلوب حاصل از حضور شرکتها و موسسات پخش کننده فیلمهای ایرانی به صورت گروهی در زیر چتر سینمای ایران در بازار کن، امسال فضای غرفه مربوط به چتر سینمای ایران گستردهتر از سالهای گذشته خواهد بود.
تجربه دورههای قبلی نشان داد که اتحاد شرکت کنندگان در زیر چتر سینمای ایران، نتایجی به مراتب پربارتر برای سینمای ایران در بازار کن دارد.
اسفندیاری در زمینه چگونگی و ظرفیت پذیرش شرکتهای پخش و فروش فیلمهای ایرانی در بازار کن، معتقد است: عواملی از قبیل ساخت فعالیتهای بینالمللی، تعداد فیلمهای قابل عرضه و برخورداری از مجوزهای لازم و وصول درخواست در موعد مقرر، جهت فعالیت موسسهها در زیر چتر سینمای ایران در نظر گرفته شده است.
اسفندیاری در خصوص برنامهریزی برای تبلیغ و اطلاعرسانی مناسب فیلمهای ایرانی در بازار کن میگوید: طبق روال سالهای گذشته باز هم تبلیغات مربوط به سینمای ایران و فیلمهای جدید آن در مجلات معتبر سینمایی جهان در دستور کار قرار گرفته است.
برای مثال از هم اکنون اقدامات لازم برای چاپ برنامه نمایش فیلمهای ایرانی در بازار در نشریههای روزانه مجله اسکرین اینترنشنال به عمل آمده است، به علاوه بروشورها و راهنمای منتخب فیلمهای ایرانی به زبان انگلیسی نیز برای همین منظور و در حال آمادهسازی است.
از هم اکنون با مسئولان جشنوارههای مختلف جهانی برای مذاکره در بازار کن، قرارهای ملاقاتی تنظیم شده و مطمئنا اینگونه مذاکرات در ترسیم حضور فرهنگی سینمای ایران در جهان نقش مهمی ایفا میکند؛ همان طوری که سال گذشته برخی از فیلمهای ایرانی از طریق این بازار به رویدادهای مهم جهانی دعوت شدند.
اسفندیاری در باره حضور گسترده سینمای ایران در بازار کن نسبت به بازار برلین میگوید: با توجه به اینکه عمده محصولات جدید سینمای ایران پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر آماده نمایش میشوند، فرصت کافی برای فعالیت گسترده در زمان برگزاری بازار فیلم کشورهای اروپایی در برلین وجود ندارد و همه چیز به صورت فشرده پیگیری میشود، پس عمده برنامهریزیها و مذاکرات به بعد از جشنواره فیلم فجر و بازار فیلم ایران و به عبارتی دیگر زمان برگزاری بازار فیلم کن موکول میشود و با توجه به حضور بیشتر دستاندرکاران حرفهای سینمای جهان در این بازار از جمله مسئولان جشنوارهها و شرکتهای خریدار سعی میکنیم این فرصت مناسب را به سادگی از دست ندهیم و از ظرفیت اطلاعرسانی و تبلیغاتی این بازار و جشنواره مهم جهانی در حد امکانات خود کمال استفاده را ببریم.
خوشحالی از راه نیافتن به کن!
مسعود فراستی منتقد سینما نیز معتقد است با خلاص شدن از جشنواره کن میتوانیم به سینمای ملی نزدیک شویم. مسعود فراستی از عدم پذیرش فیلمهای ایرانی در جشنواره کن ابراز خرسندی کرده و به فارس میگوید: خیلی خوشحالم که هیچ فیلمی در این جشنواره پذیرفته نشد، چون این اتفاق باعث میشود فیلمسازان ما برای خودشان و مردم خودشان فیلم بسازند.
به گفته وی این اتفاق سینمای ایران را از شرّ جشنوارههای بیمعنی و بیاثر خلاص میکند. اگر فیلمسازان برای مخاطب داخلی فیلم بسازند و در جشنوارههای خارجی در مخاطب اثر مثبت بگذارد خوشحال کننده است وگرنه فیلم ساختن برای جشنوارهها را رد میکنم.
به جای اینکه خودمان بگوییم که نمیخواهیم برای جشنوارهها فیلم بسازیم جشنوارهها فیلمهای ما را رد کردند. هر چند این اتفاق به خودی خود خوب است و باعث میشود فیلمسازان ما برای مخاطب وطنی فیلم بسازند.
هدف جشنوارههای خارجی خط دادن به فیلمسازان ماست؛ اینکه فیلمسازان ما با موضوع فقر و بیچارگی در ایران فیلم بسازند. اخیراً هر فیلمی که در جشنوارهها حضور داشته در همین وادی بوده است، فیلمهایی چون بچههای آسمان هم که خارج از این قاعده ساخته شدند در مواجه با یک فیلم تبلیغاتی- آمریکایی پیروز نمیشوند.
فراستی داوری جشنوارههای خارجی را سیاسی خوانده و معتقد است: آنها سیاسی عمل میکنند و جایزه فقرزدگی، بیهویتی، سیاهنمایی را میدهند و به ذات سینما توجه نمیکنند.
وی فیلمهایی که از جشنوارههای خارجی جایزه میگیرند را به دو دسته تقسیم کرده و میگوید: یک دسته فیلمهای فقرزده و دسته دیگر فیلمهای خنثی که معلوم نیست، برای کدام کشورند. این اتفاق ما را از شرّ جشنوارههای خارجی خلاص میکند تا یک قدم به سینمای ملی نزدیک شویم. برای جشنوارهها فیلم ساختن فاجعه است و به نفع سینمای ایران است که به جشنوارههای خارجی نرود.
وی تأکید کرد: این موضوع به سینمای ما کمک میکند که فیلمسازان جوان ما برای کن و لوکارنو فیلم نسازند و مخاطب داخلی را بفهمند.
ناکامی نتیجه انتخابهای نامناسب
محمد اطبایی اما معتقد است عدم انتخاب فیلمی از ایران در بخش رسمی جشنواره کن به مسائل سیاسی ربطی ندارد.
این کارشناس مسائل بینالملل سینمای ایران میگوید: دوستان مسائل سیاسی را مطرح میکنند، اما من به شخصه این موضوع را دلیل اصلی نمیدانم بلکه مسئله اصلی کیفیت فیلمها و سلیقه هیات انتخابها است.
من نمیخواهم بگویم سلیقهها معیار است ولی وقتی تعداد سلیقهها زیاد باشد، به نظرم باید یکمقدار جدیتر بشویم. همانطور که شاهد هستیم در لیست نهایی فیلمها هیچ فیلمی از هند، اسکاندیناوی، استرالیا، چین، حتی آمریکای لاتین که سینمای قابل بحثی دارند دیده نمیشود، من تصور نمیکنم این کشورها که از آنها نام بردهایم مسائل سیاسی را دخیل بدانند.
اطبایی معتقد است: جشنوارهای همچون کن با اعتبار و جایگاهی که دارد، نمیخواهد اعتبارش را با بهانههای سیاسی از دست بدهد، تا آنجایی که من در جریان هستم یک تعداد فیلم ایرانی در آخرین مراحل رزرو بودند، ولی با توجه به رقابت سختی که وجود دارد انتخاب نشدند.
اطبایی با اشاره به شصتمین دوره برگزاری جشنواره کن و اهمیتی که این دوره دارد، میگوید: حضور چندین هزار فیلم رقابت سختی را ایجاد میکند، در عین حال اگر رقابت میکنیم باید قواعدش را رعایت کنیم، حتی اگر در رقابت بازی را باختهایم.
اطبایی در ادامه با اشاره به فیلمهایی که در جشنواره فجر حضور داشتند، میگوید: من خودم شخصاً برخوردی که با میهمانان خارجی جشنواره فجر داشتم، آنها خیلی سال خوبی را برای سینمای ایران تصور نمیکردند، همینطوری که مدیر مرکز فیلم شیکاگو تنها توانست دو فیلم را انتخاب کند.
و همچنان کیارستمی
در سالی که فیلمهای بلند ایرانی پشت خط ماندهاند، عباس کیارستمی با فیلمی سهدقیقهای در این فستیوال حضور دارد. او همچنین یکی از میهمانان ویژه کن، در شصتمین سال برگزاریاش است.
در برهوت سینمای جشنواره ایران، کیارستمی همچنان نامی معتبر است. یادمان باشد که اولین بار با «زندگی و دیگر هیچ»جایزه روبرتو روسلینی، جشنواره کن را گرفتیم. برای اولین بار با «زیر درختان زیتون» به بخش مسابقه کن راه یافتیم و اولین و آخرین نخل طلای سینمای ایران با «طعم گیلاس» او بهدست آمده است.
بخش عمده اعتبار سینمای ایران در کن از کیارستمی میآید چنان که تا سالها شاگردان و فیلمسازان تحت تأثیر کیارستمی و کن میدرخشیدند.الان اما به قول منتقدی، سینمای ایران نیازمند فراموش کردن کیارستمی است.
چون تکرار سینمای او در فیلمهای هنری ایران، دیگر به ملالی رسیده که مدیران جشنوارههای جهانی هم متوجهاش شدهاند.سینمای ایران برای بازگشت به روزهای خوش گذشته، بیش از هر چیز نیازمند خلاقیت است، وگرنه تکرار مسیری که دیگران را به توفیق رسانده، به خاطر فقدان اصالت به شکست ختم خواهد شد.